مرداد ۱۶۱۳۹۱
 
  امروزه در بسیاری از رشته های روانشناسی خصوصا روانشناسی شخصیت و بالینی، بحث تربیت و پرورش کودک از اهمیت ویژه ای برخودار است زیرا ریشه بسیاری از بیماریهای روانی و اختلالات شخصیت نهفته در تجربیات دوران کودکی و نوع تربیت دریافت شده توسط کودک از بزرگسالان خصوصا والدین است.
پرورش و تربیت کودکان از موضوعات مهم انسانی است و از پیدایش انسان در واقع شروع شده است.موضوع پرورش و تربیت انسان در ابتدا ریشه در ادیان الهی و اسمانی دارد..
    پیامبر اسلام(ص) هدف اصلی رسالت خود را تربیت اخلاقی می داند(بعثت لاتمم مکارم الاخلاق-برانگیخته شدم تا اخلاق انسانی را کرامت بخشم).بعد از ادیان ،فلاسفه از پیشگامان تربیت بودند. برای مثال نگاه کنید به کتاب امیل نوشته ژان ژاک روسو.با گذشت زمان و علمی شدن روانشناسی این علم هم به قلمرو تعلیم و تربیت اضافه شده است و اکنون رشته های مستقلی به نامهای روانشناسی کودک و روانشناسی تربیتی در این امور فعالیت دارند.
متاسفانه پرورش و تربیت کودک توسط والدین جدی گرفته نمیشود. اینجانب در کلاس و در کلینیک بارها این جمله را به مخاطبانم گفته ام که ، چگونه ما برای رانندگی کردن نیاز به گذراندن دوره های رانندگی داریم، ولی برای تربیت و پرورش شخصیت کودکانمان به آموزش و مشاوره با یک متخصص نیازی نداریم؟ به این دلیل انچه از والدینمان یاد گرفته ایم به فرزندانمان هم منتقل می کنیم که بسیاری از انها نادرست و مشکل ساز هستند. در واقع میراث شومی که از والدین به ارث بردیم به نسلهای بعدی منتقل می کنیم!.
  امروزه در کشورهای پیشرفته علمی، والدین قبل و بعد از والدین شدن، دوره های والدینی(parenting) را می گذرانند تا با اصول اولیه پرورش و تربیت کودکان اشنا شوند.به این امید که این ضرورت در مردمان و والدین کشور ما هم احساس شود تا شاهد رشد انسانهایی سالم  و کشوری با مردمانی سالمتر باشیم.
در سراسر دوران زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. افزایش فشارهای روزمره زندگی بر خانواده ها، تطبیق سبک مثبت فرزند پروری را برای آنها بصورت چالش بزرگی مطرح نموده است . بهترین عامل پیش بینی کننده عملکرد سالم دوران بزرگسالی، میزان صلاحیت اجتماعی کودکان است. صلاحیت اجتماعی یعنی کودک بتواند با دیگران کنار بیاید و با آنها با مسالمت زندگی کند. صلاحیت اجتماعی و عزت نفس در افراد با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند. این موارد شامل همانندسازی، آموزش مهارتها و رفتارهای اجتماعی به کودکان و بکارگیری این آموزشها در گسترش تعاملات اجتماعی مثبت با دیگران است.

نکاتت مهم در تربیت و پرورش کودک
۱- اختصاص فرصتی برای مکالمه با فرزندان : انباشت احساسات در درون کودک می تواند موجب طغیانهای خلقی، نوسانات یا حتی رفتارهای قلدرانه شود. کودکتان را تشویق کنید که کاملاً آزادانه درباره احساساتش با شما صحبت کنند. به او تفهیم کنید که یک روش سالم برای بیان خشم، ترس، اندوه یا درد، صحبت کردن درباره این احساسات است. تلاش کنید کودکتان عواطف خود را بصورت کلامی ابراز نماید و خود نیز بعنوان یک الگو، درباره احساساتتان با او صحبت کنید.
  ۲- تشویق در انجام امور : پاداش و تشویق کودکان بخاطر یک رفتار خوب و مناسب بسیار مهمتر از آنست که به انتقاد از بخشی از رفتار که ممکن است ناپخته بنظر برسد، بپردازیم. بعنوان مثال اگر کودک شما اتاقش را مرتب نمود اما توده عظیمی از اسباب بازیهایش را در گوشه اتاق باقی گذاشته، به جای اینکه او را برای این غفلت مورد سرزنش قرار دهید، « بگویید چقدر خوب  اتاقت را تمیز و مرتب نموده ای.»
  ۳- به جای تنبیه به برقراری نظم و انضباط اصرار نمایید: نظم عبارتست از ارائه رفتاری قابل قبول که موجب یادگیری اتخاذ تصمیمات عاقلانه توسط فرد می گردد. به کودکتان برای رفتار خوب پاداش بدهید، محدودیتهایی را بسته به سن و موقعیت برای او تعیین کنید، سعی کنید به آنها القا کنید که علاقمندید آنها خود ناظم خود باشند. تنبیه فیزیکی و حتی کلامی می تواند برای کودک مضر بوده و منجر به تنزل عزت نفس در وی شود.
  ۴- عدم انتقال استرسهای ناشی از محل کار به خانه و خانواده : وقتی که والدین در محیط کار با انواع استرس روبرو باشند ممکن است این استرس به زندگی خانوادگی آنها انتقال یابد و نهایتاً آنها بیشتر مستعد بحث و مجادله با فرزندان خود بوده و کمتر قادر به تحمل رفتارهای نامناسب از طرف آنها باشند. این مسئله ممکن است اثر سوئی بر روی عزت نفس کودک داشته باشد. ضروریست که نسبت به شناسایی عوامل استرس زا در مورد خود اقدام نموده و به نیازهای بهداشت روان خود توجه کنیم.
   ۵- عدم پرورش افراطی فرزندان یا عدم فشار به کودک برای کامل بودن : این سبک فرزند پروری که منجر به کمالگرایی در کودکی و بزرگسالی میشود ، شامل ثبت نام کودک در تعداد زیادی از فعالیتهای فوق برنامه، آموزشی ، ورزشی و مؤسسات اجتماعی است. کودکان نیاز به زمان و فضایی برای خلاقیت، فکرکردن و کشف اشیاء توسط خود دارند. فرزندپروری افراطی ممکن است به اعتماد بنفس کودک آسیب برساند، احتمالاً باعث ایجاد و گسترش افسردگی و سوء مصرف مواد شود.
برای ایجاد و برقراری نظم و انضباط به شیوه های ذیل توجه نمایید:  
– انتقاد سازنده : بجای سرزنش کودک به او بگویید که چه نیازهایی ضرورت اجرا دارند. روی عمل یا رفتار متمرکز شوید. بعنوان مثال بجای گفتن « تو باز شلوغ کاری کردی؟ اسباب بازیهایت را همه جا ولو کرده ای» تمرین کنید و بگویید « این اتاق آشفته است می خواهی آنرا مرتب کنی؟ »
– راهنمایی مجدد: به فرزندتان کمک کنید تا هر رفتار ناخواسته را با یک رفتار قابل قبول جایگزین نماید. بعنوان مثال اگر فرزند شما در داخل اتاق توپ بازی می کند و آنرا به اطراف پرت می کند، با او به داخل حیاط بروید و توپ بازی کنید.
-مکث : وقفه یا مکث بایستی بعنوان فرصتی برای کسب مجدد تسلط و کنترل خود توسط کودک، بکار گرفته شوند نه بعنوان فرصتی برای تربیت مجدد توسط بزرگسالان. مثلاً برای تمرکز حواس و پیشگیری از حواس پرتی کودک، می توان یک فاصله زمانی کوتاه از وی خواست که روبروی دیوار بنشیند . بایستی توجه داشت که برای ثمربخشی هر چه بیشتر وقفه ها رعایت تناسب و امساک در اجرای این وضعیت توسط بزرگسالان ضروری است.
                        علائم سلامت روان در کودکان :
v دوستانی دارد و با سایر کودکان کنار می آید.
v می تواند تمرکز حواس داشته باشد و توجه اش را روی موضوعی جهت دهد.
v الگوهای نسبتاً ثابتی در تغذیه و خواب خود دارد.
v علاقه و پیشرفت منطقی ( با توجه به تواناییهای خود) در مدرسه نشان می دهد.
v بیشتر اوقات از جنبه های مختلف زندگی خود نظیر : خانواده، دوستان، مدرسه، ظاهرفیزیکی خود و … احساس رضایت می نماید.
v از شکستها و ناسازگاریهای کوچک بیش از اندازه مضطرب یا عصبانی نمی شود.
v به سایرین احترام می گذارد.
v با انرژی است و در طول روز این انرژی را حفظ می کند.
v سرگرمی ها و تفریحات مختلف دارد.
=====================


 کودک و پرورش-تربیت کودک-بهداشت روانی در کودکان-اصول تربیت و پرورش شخصیت کودک-کودک و والدین.-روانشناسی کودک-روانشناسی و تعلیم و تربیت.

متاسفم! ارسال دیدگاه بسته شده است.